بیوگرافی شرکت :
بیوگرافی شرکت :
تعريف سرمايه گذاري:
سرمايه گذاري(Investment) عبارت است از هر گونه فدا كردن ارزشي در حال حاضر)كه معمولاً مشخص است) به اميد به دست آوردن هر گونه ارزشي در زمان آينده(كه معمولاً اندازه يا كيفيت آن نامعلوم است). به عبارتي سرمايه گذار در حال حاضر، ارزش مشخصي را فدا مي كند تا در قبال آن در آينده ارزش خاصي كه مورد نظرش است بدست آورد؛ مثل پرداخت وجهي بابت خريد سهام به اميد بدست آوردن سودهاي مشخصي از آن در آينده.
انواع سرمايه گذاران :
سرمايه گذاران به دو دسته تقسيم مي شوند
1- سرمايه گذاران حقيقي كه همان اشخاص هستند
2- سرمايه گذاران حقوقي كه ماهيت شركتي دارند از قبيل بانكها ، شركتهاي بيمه، شركتهاي هلدينگ يا مادر ، شركتهاي سرمايهگذاري، صندوق هاي بازنشستگي و ساير تقسيم ميگردند.
انواع روش هاي سرمايه گذاري:
مقدمه:
با گسترش فناوري و ارتباطات و ورود آن به محيطهاي كاري ، جهان شاهد ارتباط تنگاتنگ كاربرد فناوري اطلاعات در شركتهاي جهاني و سازمانها بهبود عملكرد و نيز دستيابي بهتر به اهداف سازماني بوده است . اولين نشانههاي اين پديده در تغيير نحوه مواجهه شركتها و سازمانها با مقوله تجارت وبازاریابی الکترونیکیمشاهده گرديده است . امروزهتجارت الکترونیکینقش مهمي را در ساماندهي بازاريابي و فروش كالا يا ارايه خدمات توسط شركتها ايفا ميكند . از سوي ديگر سرعت نوآوري در اين فناوري به حدي است كه براي هماهنگ شدن با آن شركتهاي جهاني بايد انعطاف پذيري زيادي داشته باشند تا بتوانند از قابليتهاي منحصر به فرد آن استفاده كنند .
تفاوت بازاريابي الكترونيكي با سنتي :
– جذابيت براي علاقهمنديهاي خاص: بازاريابي اينترنتي، تلاشهاي بازاريابي را به جاي تمركز بر يك حوزهي جغرافيايي و جمعيت شناختي بر رفتارها يا علاقهمنديهاي ويژه متمركز ميكند
– رويكرد يك به يك: كاربران هدف، اغلب اينترنت را به صورت فردي مرورگري (browse) ميكنند، بنابراين پيامهاي بازاريابي را به شكل فردي دريافت ميكنند. اين ويژگي به ويژه در رده بازاريابي جستوجوگري، پررنگتر است.
– مرزها و محدوديتهاي ناچيز براي ورود به اين حوزه: برخلاف بازاريابي سنتي كه مستلزم به كارگيري منابع قابل توجه مالي و فيزيكي سازمان است، ورود به اين حوزه حتي با داشتن يك نشاني الكترونيكي نيز امكانپذير است.
– امكان توزيع آني و سريع با هزينهي اندك
– در دسترسبودن 24 ساعته، 7 روز هفته، 365 روز سال
– قادر به برقراري درجهي بالايي از تعاملات است.
– اندازهگيري همزمان عملكرد (ميزان موفقيت) تلاشهاي بازاريابي
– قابليت استفاده بهطور همزمان و در تركيب با فعاليتهاي بازاريابي سنتي
تجارت الکترونیکی :
موج استفاده از اينترنت منجر به ايجاد دنياي جديدي به نام تجارت الكترونيكي يا E-Commerce گرديد .
از سال 1990 به صورت گستردهاي تجارت الكترونيك توسط شركتها و مراجع علمي مورد بررسي قرار گرفته و جنبههاي بسيار زيادي از ان مد نظر قرار داده شده است .تجارت الکترونیکی واژهاي است كه فرايند خريد و فروش را در قالبي الكترونيكي توصيف ميكند . كميسيون اروپايي در سال 1997 اين تجارت را به شكل زير تعريف كرده است :
(تجارت الکترونیکی بر پردازش و انتقال الكترونيكي دادهها ، شامل متن ، صدا و تصوير مبتني ميباشد).
تجارت الکترونیکی فعاليتهاي گوناگوني را از قبيل مبادله الكترونيكي كالا و خدمات ، تحويل فوري مطالب ديجيتال ، انتقال الكترونيكي وجوه ، مبادله الكترونيكي سهام ، بارنامه الكترونيكي ، طرحهاي تجاري ، طراحي و مهندسي مشترك ، منبعيابي ، خريدهاي دولتي ، بازاريابي مستقيم و خدمات پس از فروش ، در بر ميگيرد.
روشهای بازاریابی الکترونیکی :
بازاریابی زنجیره ای :
یکی از روشهای قدرتمند بازاریابی الکترونیکی، می باشد. این روش بازاریابی با ایجاد لینکهای متعدد از صدها وب سایت به وب سایت شما در حقیقت به شما این امکان را می دهد که مردم را از نقاط مختلف دنیای مجازی بر اساس نیازهایشان و خدماتی که شما بر روی وب سایت خود ارائه می نمایید، به وب سایت شما راهنمایی کند
مهمترین نکته در بازاریابی زنجیره ای این است که بر خلاف دیگر روشهای بازاریابی الکترونیک، شما فقط زمانی پول پرداخت می کنید که به نتیجه مورد نظرتان ( که همانا جلب بازدید کننده می باشد) دست پیدا کنید. این دقیقا به این معنی است که شما صدها بازاریاب دارید بدون آنکه پولی بعنوان پیش پرداخت به آنها بپردازید. موفقیت در این روش، نیازمند طراحی هوشمندانه پوسته بیرونی و مدیریت صحیح در هسته داخلی می باشد.
پست الکترونیکی :
استفاده از پست الکترونیکی، یکی از موثرترین روشهای بازاریابی الکترونیک می باشد. این روش بسیار مقرون به صرفه، انعطاف پذیر، هدفمند و کاملا قابل بررسی و پیگیری بوده و مهمتر اینکه در صورت اجرای صحیح بسیار منفعت آور می باشد.
از اصلي ترين كار برد هاي Emailاين است كه وفاداري مشتريان نسبت به خود را دارید و یک رابطه دو طرفه را با آنان برقرار می كنيم. بنابراين بايستي درخواستهاي مشتريان را آماده و در مدت زمان خاص به آنها اطلاع دهيم. كالا و محصولات بايد با كيفيت باشد تا مشتري جذب شود و رابطه نزديك خود را از راه Emailبا مشتريان خود ادامه دهيم. بازاریاب هر چه بیشتر راجع به مشتری اطلاعات کسب کند، به همان نسبت راحتتر میتواند مطابق با شرایط و نیازهای وی حرکت کند.
علاوه بر ایجاد ارتباط با مشتری، بازاریابی با Email این امکان را به ما میدهد تا بتوانیم مؤثرتر رقابت کنیم. از آنجا که همه ما همواره دچار کمبود وقت هستیم، فقط آنقدر ظرفیت داریم که وقت خود را برای بهبود وبسایت در جهت فراهم آوردن ارزش افزوده صرف کنیم.
بازاريابي ويروسي :
بازار يابي ويروسي با تبديل شبکه اينترنتي مشتريان و مشترکان به ماشين عظيمي که خبرها را دهان به دهان پخش مي کنند، شرکت را در معرض ديد همه قرار مي دهد. پيام تبليغي يک شرکت با استفاده از ترغيب مشتريان به معرفي آن شرکت به دوستان و آشنايان ميتواند به طور چشمگيري افزايش يابد. در واقع شرکت از مشتريان خود براي انجام کار استفاده مي كند و مشتري با هر بار استفاده، بي اختيار فروشنده محصول شرکت ميشود. اگر درصد زيادي از دريافت کنندگان پيام، آن را به تعداد زيادي از دوستان خود ارسال کنند، رشد ارسال آن پيام بسيار قابل توجه خواهد بود و به طبع اگر تعداد تبادل کم شود، رشد با شکست مواجه خواهد شد.
با بزرگتر شدن شرکت، ساختار آن به انعطافناپذیری و بوروکراتیک شدن سوق مییابد. در بعضی موارد افراطی، سلسلهمراتب شرکتی به قدری خشک میشود که کارمندان دسترسی مستقیم به فرد بالا دست خود را به جز سرپرست مستقیم از دست میدهند.
برای مثال، فرد ممکن است به سرپرست بخش دسترسی داشته باشد، ولی به مدیر بخش خیر. شاید سرپرست بخش نیز بتواند مستقیم به سراغ مدیر بخش برود، ولی امکان ندارد که او را دور بزند تا به یکی از مدیران، چه رسد به رییس برسد. حتی سرپرستان بخش معمولا نمیتوانند مستقیم به سراغ رییس هیاتمدیره بروند.
این سطح از بوروکراسی فقط مانع کارکنان از ابراز آزادانه عقایدشان میشود و در آخر امر پیشرفت شرکت را مختل خواهد کرد. همه به ویژه مسوولان، همیشه باید گوش به زنگ باشند تا مطمئن شوند که این مساله در شرکت پیش نیاید.
محیط آرمانی یا ایدهآل کسبوکار محیطی است که حتی کارمند تازهکار هم احساس کند که به راحتی میتواند، در صورت تمایل با رییس رو در رو صحبت کند. این مسوولیت با مدیریت است که چنین فضایی را خلق و حفظ کند، فضایی که در آن ارتباط از بالا به پایین و برعکس تشویق شود.
برای نمونه، سرپرست بخش میتواند این را به کارکنانش بگوید که «اگر میخواهید با مدیر بخش صحبت کنید از نظر من اشکالی ندارد، ولی بعدا گزارشی به من بدهید» یا چیزی شبیه این. اگر کارمندی مجبور شود سرپرست مستقیم خود را دور بزند، معنی آن این نیست که صلاحیت او را نادیده میگیرد. زمانی که افراد شروع میکنند در مقابل مسوولشان موضعگیری کنند، این نشان میدهد که شرکت مدتی است به آفت بوروکراسی مبتلا شده است.
اگرچه عقاید یا پیشنهادهای زیردستان ممکن است همیشه مربوط یا مناسب نباشد، چه بسا حاوی نکاتی باشند که ما هرگز فکرش را هم نکرده بودیم. مدیر باید توانایی تشخیص و اعمال پیشنهادهای سازنده را داشته باشد. اگر باور کنیم که فقط ایدههای ما باارزش هستند، اسیر محدودیتهای خودمان میشویم و نمیتوانیم از این محدودیتها عبور و راههای تازه پیدا کنیم. از طرفی دیگر، اگر خرد تمام کارکنانمان را یکجا جمع کنیم تا با آن چیز تازهای خلق کنیم، شرکت به سرعت پیشرفت میکند. استفاده از خرد جمعی وظیفه دیگر مدیران است.
سرانجام، باید تمام توجهمان را صرف آن پیشنهادهایی کنیم که قطعا مفیدند و به راحتی دیگران را متقاعد میکنند. ما باید حتی به آن ایدههایی گوش دهیم که به نظر میرسند غیرقابلقبول هستند و کارکنانمان را تشویق کنیم به فکر کردن ادامه دهند و از آنان بخواهیم هر پیشنهادی که دارند مطرح کنند.
اگر کارکنان باور کنند که سرپرستشان واقعا به پیشنهادها و ایدههای آنان علاقهمند هستند و احساس کنند راحت میتوانند ابراز عقیده کنند، خلاقیت آنان میتواند مسیری در شرکت پیدا کند که به نفع همه تمام شود.
واگذاری مسوولیت
در واگذاری کار به فردی، قاعده اصلی که باید از آن پیروی کرد این است که کار را به کسی بدهیم که میخواهد. در بیشتر موارد، اطمینان از حسن انجام کار، روش مطمئن اثبات این قاعده است. با این همه، اگر انگیزههای پنهانی در کار باشد، این قاعده لزوما قابل اتکا نیست و بنابراین شما باید مراقب باشید آن کار را به کسی بدهید که آن نوع کار را دوست دارد و واقعا میخواهد آن را انجام دهد. این حقیقت دارد که «آنچه فرد دوست دارد، به نحو احسن انجامش میدهد.»
از طرفی دیگر، ناپختگی یا ضعف فرد ذیربط میتواند مانع انجام شدن کار شود. مدیر باید به آن فرد کمک کند تا بر چنین ضعفهایی غلبه کند، اما اگر در زمان مقتضی بهبودی حاصل نشد، باید آن فرد را عوض کرد. نگرش مدیر باید این طور باشد که «این کار را به او واگذار کن، اما او را به امان خدا رها نکن.» به عبارت دیگر، مسوولیت واگذار کنید، ولی فرد را کاملا تنها نگذارید.
مسوولیت نهایی همیشه متوجه مدیریت بالا است. مدیر باتجربه، با علم به این موضوع، به پیشرفت کارکنانش در کاری که به آنان واگذار کرده، توجه نشان میدهد. اگرچه آن کار عملا از دست او خارج است، هرگز نباید از فکرش خارج شود. به همین دلیل است که مدیر باید مرتبا گزارش پیشرفت کار را بخواهد و اگر هر مشکلی پیش آید، توصیه و راهنمایی ارائه دهد. این کار به نظر من وظیفه اصلی مدیر است.
با این همه، وقتی مدیر مسوولیتی به کسی واگذار میکند لازم نیست بیش از حد دخالت کند یا خود را درگیر جزئیات کار کند. وی باید جایی برای مانور زیر دستش بگذارد، ولی اگر سررشته امور از دست خارج شد، مدیر خوب کسی است که به موقع هشدار میدهد و راهنمایی میکند. در غیر این صورت، کسانی را که خودش برای آن کار انتخاب کرده عملا دستتنها میگذارد. مدیر مسوول هرگز چنین کاری نمیکند.
کارکنان قابل که کارهای پرزحمتی به آنان واگذار شده در صورت لزوم با رغبت تمام گزارشهایی ارائه میدهند یا خواستار مشاوره میشوند. در صورتی که دیگران این کارها را نمیکنند یا صرفا با اکراه باور دارند که چون آن کار به آنان واگذار شده باید آنان را به حال خود بگذارند تا آن کار را مطابق میلشان انجام دهند. این طرز فکر به تلاش مشترک خدمت نمیکند و نباید این قبیل افراد را در اولویت گذاشت. لازم است فورا آنان را تعویض کرد.
مدیریت متکی به افراد است و مدیران هرگز نباید بیاعتنا از کنار اشتباهات کارکنانشان بگذرند یا صرفا سعی کنند آنها را تحمل کنند. ما چه کارفرما و چه کارمند باید با یکدیگر صمیمانه و بسیار مودبانه رفتار کنیم. مسوولیت مدیر این است که مرتبا گوش به زنگ باشد تا مطمئن شود که در تمام مواقع، پست مناسب در دست فرد مناسب قرار دارد.
در این مقاله بررسی خواهیم کرد که چگونه میتوان نوعی تاثیرگذاری پایدار ایجاد کرد.
مدیران بیشتر وقت خود را صرف کمک به دیگران برای موفق شدن میکنند. کارمندان، مشتریان، سرمایهگذاران، تامینکنندگان مواد اولیه و... از جمله این افراد هستند.
کمک به دیگران برای موفق شدن کار شما است، اما تمرکز روی خودتان نیز بخشی از وظیفه شما است و حداقل باید بخشی از وقت خود را صرف آن کنید.
چرا؟ موفقیت شما سبب موفقیت دیگران میشود و موفقیت نیازمند دور بودن از ازدحام و مشهور بودن به انجام کاری خاص است.
البته روشهای زیادی برای برجسته بودن وجود دارد.
نفر اول باشید که به محیط کار وارد میشوید
و برای این کار هدف داشته باشید
بسیاری از کسانی که تجارت میکنند هر روز اولین کسی هستند که به محیط کار وارد میشوند. این بسیار خوب است، اما شما در این زمان چه میکنید؟ تصمیمات خود را سازماندهی میکنید؟ یا ایمیل خود را چک میکنید؟
به جای رسیدگی به امور شخصی به انجام کارهایی بپردازید که به نفع شرکت است و همه شاهد آن هستند. به حل مشکلات حل نشده روز گذشته بپردازید. اقداماتی انجام دهید که باعث شود وقتی کارمندان به شرکت رسیدند با سرعت بیشتری بتوانند کارشان را آغاز کنند. مسائلی که دیگران آن را نادیده گرفتهاند، حل کنید. هر کاری که انتخاب میکنید، بدون تناقض انجام دهید.
فردی نباشید که تنها چراغها را روشن میکند. فردی باشید که زود سر کار میآید و همه کارها را انجام میدهد. طولی نمیکشد که اقداماتی که انجام میدهید در بین همه شناخته میشود.
به انجام کار خاصی مشهور شوید.
انجام کارهای استاندارد و معمولی شما را به عنوان فردی برجسته مشهور نخواهد کرد و مهم نیست که این کارها چقدر دشوار هستند.
فراتر از استانداردها بروید. در حل کشمکشهای بین کارکنان پیشقدم باشید. مدیری باشید که از درون پیشرفت میکند. به عنوان فردی شناخته شوید که سریعتر واکنش نشان میدهد و عمل میکند یا پیش از همه آماده میشود.
ماموریت باارزش بخصوصی انتخاب کنید و در آن از همه پیشی بگیرید.
پروژه جانبی مخصوص به خود را ایجاد کنید.
برتری یافتن در یک پروژه مشخص قابل پیشبینی است. اما برتری یافتن در یک پروژه جانبی به شما کمک میکند که به عنوان فردی برجسته شناخته شوید. نکته کلیدی این است که ریسک کنید و اطمینان حاصل کنید که شرکت و مشتریان شما متحمل این ریسک نشوند.
به عنوان مثال سالها پیش تصمیم گرفتم یک دایرهالمعارف اینترنتی برای کارمندانم ایجاد کنم که کارمندان میتوانستند از طریق شبکه شرکت از آن استفاده کنند. من در خانه روی این پروژه کار میکردم و برخی مدیران نسبت به پیشنهادم علاقه نشان داده بودند، اما مدیر منابع انسانی از آن متنفر بود... به این ترتیب این پروژه در نطفه خفه شد. من ناامید شده بودم، اما شرکت طرح پیشنهادیام را نادیده نگرفت و مدتی بعد به عنوان یکی از اعضای تیم بهبود فرآیندهای شرکت انتخاب شدم، چرا که حالا من همان فرد برجستهای بودم که پروژههای جانبی خوبی مطرح میکند.
انرژی خود را در همان جایی صرف کنید که درباره آن صحبت میکنید
اغلب افراد صحبت میکنند، اما تنها عده قلیلی در راستای تحقق آنچه درباره آن صحبت کردهاند، تلاش میکنند. بگویید فکر میکنید که یک پروژه خوب پیش نمیرود. به جای آنکه با اشاره کردن به جهت درست و زمانبندیهای اصلاح شده، نشان دهید که چقدر باهوش هستید، به سراغ مشکل بروید و با تمام قوا آن را برطرف کنید.
انتقاد درباره آنچه اشتباه است یا صحبت درباره چیزهایی که باید تغییر کنند یا بهبود یابند، کاری آسان است. افراد برجسته و تاثیرگذار افرادی هستند که برای یافتن راهحل مشکلات تلاش میکنند.
اندکی از بعد شخصی خود را به دیگران نشان دهید
علاقهها و خواستههای شخصی به دیگران کمک میکند شما را بشناسند و به یاد بیاورند. این یک مزیت بزرگ برای یک شرکت جدید است که در بازار شلوغ به رقابت میپردازد.
مطمئن شوید که علائق شخصی شما موفقیتهای حرفهایتان را تحتالشعاع قرار نمیدهد. مشهور بودن به عنوان فردی که یکبار در مسابقه ماراتن شرکت کرده است، خوب است. اما مشهور شدن به عنوان فردی که همواره در حال سفر و شرکت در مسابقات ماراتن است و هیچگاه در مواقع نیاز در دسترس نیست، مناسب نیست.
اجازه دهید افراد تا اندازهای درباره شما بدانند. مقدار کمی جزئیات شخصی به زندگی حرفهای شما رنگ و عمق میافزاید.
از همه سختتر کار کنید
هیچ چیزی نمیتواند جایگزین کار و تلاش شدید شود. به اطراف خود نگاه کنید: چند نفر از رقبای شما به اندازه شما زیاد کار میکنند؟
عده کمی.
بهترین راه برای مبدل شدن به فردی برجسته و اثرگذار، تلاش برای کار کردن بیش از دیگر افراد است. همچنین سادهترین راه است؛ چراکه شما تنها فردی هستید که تلاش میکند.
هر روز ما با اطلاعاتی روبرو می شویم. این اطلاعات که ما آن ها را مبینیم از راه های مختلف و در اشکال مختلف در زندگی روزمره ما می آید. ما برای صبحانه خوردن چقدر کالری باید مصرف کنیم؟ چگونه سفر کردن و دور شدن و رفتن به یک خانه دیگر ؟ جایی که امکان تماس با خانه را داشته باشد چقدر است؟ چگونه بسیاری از مردم دیگر آن خانه را مشاهده کنند؟ و این فقط آغاز این اطلاعات است که می تواند وجود داشته باشد. برای درک همه این اطلاعات، ابزار خاص و روش های تفکر لازم است. علم ریاضی به نام آمار آن چیزی است که ما را کمک می کند تا به پرسش های سئوالات پرسیده شده و رسیدن به اطلاعات مفید برسیم.
آمار مطالعه اطلاعات عددی، که به آن داده گفته می شود. آمار برای بدست آوردن، سازماندهی و تجزیه و تحلیل داده ها به کار می رود. هر بخشی از این روند نیز مورد بررسی دقیق قرار می گیرد. تکنیک های آمار به بسیاری از عوامل دیگر که از دانش استفاده می شود وابسطه است.
آمار به زبان لاتین (statistics) علم جمع آوری اطلاعات، سازمان دهی آن ها و تفصیل و تجزیه و تحلیل و نتیجه گیری اطلاعاتی می باشد. به عبارت دیگر آمار جمع آوری و طبقه بندی همراه با استنباط است. هم چنین آمار را هنر تصمیم گیری در شرایط نامطمئن نیز گفته اند.
و یا این تعریف را می توان به کار برد که آمار علم یادگیری از داده ها، و اندازه گیری، کنترل، و برقراری ارتباط است و در نتیجه این علم برای کنترل این دوره از پیشرفت های علمی و اجتماعی را فراهم می کند.
آمارشناسان با روش و تفکر آماری به طیف گسترده ای از علم، اجتماع، کار و تلاش کسب و کار در میان بسیاری از زمینه های قبیل ستاره شناسی، زیست شناسی، آموزش و پرورش، اقتصاد، مهندسی، ژنتیک، بازاریابی، پزشکی، روانشناسی، بهداشت، ورزش پژوهش می کنند.
بسیاری از تصمیم گیری های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، و نظامی می تواند بدون روش های آماری، مانند طراحی آزمایش به دست آوردن یک چیز تازه که تولید نمی شود، ساخته شده است.
استفاده از داده برای حل مشکلات یک طیف گسترده در زمینه های مختلف
استفاده از دانش ریاضی و آماری به مشکلات اجتماعی، اقتصادی، پزشکی، سیاسی و زیست محیطی
کار به صورت جداگانه و یا به عنوان بخشی از یک تیم انجام می شود
برای مشورت با حرفه ای های دیگر و یا شرکت در کنفرانس ها، سمینارها، و فعالیت های آموزش مداوم سفر می کنند
پیشبرد مرزهای آمار، ریاضیات، و احتمال از طریق آموزش و پژوهش
آمار به شما راهنمایی های بسیار مهم در تعیین اینکه چه اطلاعاتی قابل اعتماد و پیش بینی قابل اعتماد ارائه می کند. این علم اغلب سرنخ راهنمای جستجو برای حل رمز و راز علمی و گاهی اوقات محققان از اینکه توسط برداشت نادرست گمراه شده اند به درد می خورد.
جهان در حال تبدیل شدن به کمی است. بیشتر حرفه ها، هر روز عجیب و غریب تر، که این خود بر روی داده های عددی و استدلال بستگی دارد.
داده ها فقط اعداد نیستند، اما اعداد است که حمل اطلاعات در مورد یک محیط خاص و نیاز به تنظیم در آن تفسیر می شود. با رشد استفاده از داده ها تقاضا برای خدمات از آمار و ارقام رو به رشد است ، که کارشناسان این علم این کارها را انجام می دهند :
جستجو برای درمان های پزشکی بهبود یافته مبتنی بر آزمایش دقیق است که مقایسه درمان های جدید امیدوار کننده با وضعیت فعلی خود یک هنر است. آمارشناسان با تیم های پزشکی آزمایشات را طراحی و تجزیه و تحلیل داده های پیچیده را تولید و بررسی می کنند.
مطالعات روی محیط زیست نیاز به داشتن اطلاعات در مورد فراوانی و محل گیاهان و حیوانات، گسترش آلودگی از منابع آن، و در مورد اثرات احتمالی تغییر در فعالیت های انسانی است. داده ها اغلب ناقص و یا نامشخص است، اما آمار و ارقام می تواند کمک به کشف این معما ها کند.
آینده بسیاری از صنایع و کارکنان که تهیه و تحویل آنها بستگی به بهبود کیفیت کالا و خدمات و بهره وری دارد. بهبود باید بر روی داده های مبتنی بر حدس و گمان به جای آن باشد. بیشتر شرکت ها با بکار بردن این علم که استادانه درست شده برای جمع آوری و عمل بر روی داده های به مشتریان خود می توانند خدمات بهتری را ارائه دهند.
چگونه بسیاری از مردم سبیکار هستند؟ چه چیزهایی به چین صادرات ، و چه چیزهایی از آن کشور را وارد می کنیم؟ آیا نرخ جرم و جنایت خشونت آمیز افزایش داشته یا کاهش؟ دولت داده ها را می خواهد بر روی مسائلی مانند مواردی که نام برده شده برای بهتر اداره کردن سیاست انجام دهد، و سازمان آمار دولت توسط نظرسنجی از خانواده ها و کسب و کار ها که به آنها ارائه شده است به دولت کمک می کند.
آیا سلیقه مصرف کننده در برنامه های تلویزیونی در حال تغییر است؟ محل پربازده برای فروش زیاد محصولات چه مکانی می تواند باشد؟ محققان بازار از هر دو داده های دولت و نظرسنجی خود را برای پاسخ به سوالات از این قبیل استفاده می کنند. طراحی و بررسی استادانه درست شده آمار که جمع آوری داده ها برای هر دو استفاده عمومی و خصوصی است.
بازار بورس را هم از نظر بانکی و هم از نظر بازار سرمایه و هم از نظر بازار پولی می توان مورد توجه قرار داد. در وضعیتی که اقتصاد ما قرار دارد برای سرعت بخشیدن و رشد بیشتر تولیدات، احتیاج به منابع مالی زیادی دارد که می توان این منابع را با استفاده از وام های خارجی و یا سرمایه های داخلی تأمین کرد. یکی از نهادهایی که می توان با استفاده از آن به این منابع مالی دست یافت، بورس است. یکی از مهم ترین اهداف تشکیل سازمان بورس، جمع آوری سرمایه های شخصی و خصوصی در جهت کمک به تولید و اقتصاد مولد است. زمانی که انجام پروژه ها به دلیل تورم، و به دلیل مشکل در استفاده از درآمدهای نفتی طولانی می شود می توان از طریق بورس به این پروژه ها کمک کرد و با استفاده از سرمایه ها و خرید مواد و تجهیزات و کالاهای سرمایه ای به انجام این پروژه ها سرعت بخشید. این بازار برای سرمایه گذاران نیز منافع زیادی به همراه دارد که می توان به کسب سود های زیاد و مناسب و مشارکت در مالکیت کارخانه ها، پوشش و جلوگیری از تورم، نقد کردن سرمایه شان و معافیت در پرداخت بعضی از مالیات ها اشاره کرد.
شرکت هایی که تازه تأسیس هستند و یا قبلاً راه اندازی شده اند و برای تأمین منابع مالی خود به مشکل برخورده اند و از طریق شرکا نیز این منابع تأمین نمی شود می توانند با فروش سهام خود این منابع را تأمین کنند. خرید و فروش های معمولی در بورس این مزیت را دارد که خریدار و فروشند مستقیماً می توانند با یکدیگر وارد مذاکره شده و داد و ستد را انجام دهند بدون احتیاج به واسطه ها. امام این خرید و فروش در بورس فقط از طریق کارگزاران آن انجام می شود و برای خرید و فروش در این بازار باید قبلاً مجوز خرید و فروش سهام دریافت شود. مزیت دیگر این بازار وجود تابلوهایی است که به هر شخص این امکان را می دهد که روند تغییرات قیمت سهام خود را مشاهده کنند. با هرگونه تغییر در هر سهام بلافاصله در این تابلو ها نمایش داده می شود و اشخاص عادی نیز می توانند ناظر این روند تغییرات قیمت باشند.
شرکت هایی که تقاضای فروش سهام خود را در بازار بورس دارند ابتدا باید آمادگی خود را توسط یکی از کارگزاران بورس اعلام کنند. این کارگزاران درخواست شرکت را که باید همراه با اطلاعاتی در مورد شرکت نیز باشد به هیئت مدیره بورس ارجا داده و هیئت مدیره نیز موضوع را با هیئت پذیرش در میان می گذارد و در صورت موافقت سهام این شرکت وارد بورس شده و در غیر این صورت این شرکت به مدت یک سال توانایی درخواست مجدد را ندارد. این روند برای سرمایه گذار نیز وجود دارد، به این صورت که اگر شخصی بخواهد اوراق بهاداری را خریداری کند و یا قصد فروش آن را داشته باشد باید موضوع را با کارگزاران در میان گذارد.
بورس یک بازار سازمان یافته به منظور خرید و فروش اوراق بهادار، کالا، گزینه ها و سرمایه گذاری های دیگر است. بورس جایی است که تجار با یکدیگر به تجارت می پردازند. از لحاظ تاریخی، کسانی که علاقه مند در تبادل کالا و سرمایه گذاری در زمینه های مشترک هستند برای بحث در مورد معاملات یکدیگر را ملاقات می کردند. با گذشت زمان، معامله کردن سازمان یافته تر شد و روند ارز بیشتر مدون، و در نتیجه توسعه مبادلات مانند بورس اوراق بهادار به وجود آمد.
با این تعاریفی چند برای سرمایه اجتماعی ارائه شده ولی بسیاری از این تعاریف، به نمودهای سرمایه اجتماعی، و نه خود آن، اشاره می کنند. تعریفی که من در این نوشته به کار خواهم برد چنین است : سرمایه اجتماعی، شکل و نمونه مملوسی از یک هنجار غیر رسمی است که باعث ترویج همکاری بین دو یا چند فرد می شود.
شاید دلیل این که سرمایه اجتماعی در مقایسه با سرمایه فیزیکی با انسانی کم تر یک خیر اجتماعی به نظر می رسد، آن نباشد که سرمایه اجتماعی بیش از هر یک از دو شکل دیگر سرمایه استعداد تولید آثار خارجی منفی را دارد. این بدان سبب است که همبستگی گروهی در جوامع انسانی اغلب به بهای دشمنی نسبت به افراد غیر عضو گروه به دست می آید. ظاهراً تمایلی طبیعی در انسان وجود دارد که جهان را به دوستان و دشمنان تقسیم کند و این تمایل، اساس همه ملاحظات سیاسی است. با این حساب، بسیار مهم است که به هنگام سنجش سرمایه اجتماعی، سودمندی راستین آن، عاری از هرگونه آثار خارجی مورد ملاحظه قرار گیرد.
اگر سرمایه اجتماعی را به عنوان هنجارهای ملموس و غیر رسمی تعریف کنیم که باعث ایجاد همکاری می شود، در آن صورت اقتصاد دانان توضیح درستی درباره منشأ آن دارند. منشأ خودجوش سرمایه های اجتماعی بازی های تکراری از نوع دو راهی زندانی، است. نتیجه یک دوره بازی، همکاری نیست زیرا گریز از تکرار به تعادل (نش) می انجامد. اما در صورت تکرار شدن بازی، راهبردی ساده چون (این به آن در) هر دو بازیکن را به همکاری راضی می کند.
سرمایه اجتماعی آشکارا همواره به طور خود جوش از طریق بازی های مکرر از نوع دو راهی زندانی ایجاد می شود. رویکرد اقتصاد دانان برای درک این که سرمایه اجتماعی چگونه ایجاد می شود بسیار محدود است. مسئاله این است که منشأ سرمایه ی اجتماعی در مواردی منابع اقتدار سلسله مراتبی است، و این منابع اقتدار، هنجارهایی را مقرر می کنند و توقع دارند از آن هنجارهای به دلایلی به کلی غیر عقلانی اطاعت شود.
بازتولید سرمایه اجتماعی اقدام بی وقفه برای جامعه پذیری را مسلم می سازد. زنجیرۀ پیوسته ای از مبادلات که در آنها، شناخت، به طور پایان ناپذیر تصدیق و باز تصدیق می شود. این کار که متضمن صرف وقت و انرژی است و لذا مستقیم و غیر مستقیم نیازمند صرف سرمایۀ اقتصادی نیز هست، سودی ندارد و حتی غیر قابل تصور است مگر آن که آدم تخصص خاصی چون شجره شناسی روابط و پیوندهای واقعی و مهارت در به کار گرفتن آنها را در آن سرمایه گذاری کند، و آمادگی اخذ و حفظ این تخصص را که جمیع این چیزها اجزاء جدایی ناپذیر سرمایه مورد بحث ما هستند، داشته باشد.
در حالی که سرمایه اجتماعی در حساب های بانکی و سرمایه انسانی در ذهن اشخاص جای دارند، سرمایه اجتماعی در ساختار روابط آنها مستتر است. برای آن که سرمایه اجتماعی داشته باشیم باید با دیگران مرتبط باشیم، و این دیگران اند و نه خود ما که منبع بالفعل امتیازات ما هستند. انگیزه همۀ افراد برای این که منابع و امکانات خودشان را به دیگران اهدا کنند، یکسان نیست. در کلی ترین حالت می توان بین انگیزۀ کمال جویی و انگیزه ابزاری تفاوت گذاشت.
مثالی از انگیزۀ نخست این است که مردم می توانند قروض خود را به موقع بپردازند، برای مقاصد خیریه صدقات بدهند، و از مقررات راهنمایی و رانندگی به این دلیل تبعیت کنند که احساس می کنند که این رفتار برایشان یک تکلیف است.
پیامدهای سرمایۀ اجتماعی از مجموعۀ بزرگ متغیرهای وابستۀ خاصی که مفهوم سرمایه اجتماعی در مورد آنها به کار می رود و حتی خصلت و معنای تبعات مورد انتظار، فراتر می رود. بررسی آثاری که در این عرصه داریم امکان می دهد که سه کارکرد اصلی سرمایه اجتماعی را که در مجموعه ای از شرایط و زمینه ها های گوناگون قابلیت کاربرد دارند، متمایز کنیم :
قبل از اینکه توضیحاتی درباره تجزیه و تحلیل تورم داده شود، بهتر است شما را با تورم بیشتر آشنا کنیم. در همین راستا پیشنهاد می کنید مقاله در مورد تورم که قبلاً در سایت دانلود مقاله قرار گرفته را مطالعه کنید تا درک این مطالب ساده تر و بهتر باشد.
در صورتی که تقاضا زیادتر از عرضۀ کالاها و خدمات که اقتصاد کشور قادر به تولید آن است افزایش یابد به عبارت دیگر پول زیاد در پی شکار کالای کمتر باشد شکاف تورم بین تقاضا و عرضه به وجود می آید و اجباراً افزایش قیمت ها آنرا پر می کند. و این نوع تورم را اصطلاحاً تورم ناشی از تقاضا Demand Pull می نامند.
هرگاه افزایش قیمت ها معلول افزایش هزینه های تولید و توزیع از قبیل افزایش مزدها، قیمت مواد اولیه و اجاره بهای زمین و وجود واسطه های زیاد در امر توزیع و غیره باشد آنرا تورم ناشی از هزینه ها Cost Push می نامند.
سال ها اقتصادیون تورم را فقط ناشی از افزایش حجم پول در جریان می دانستند و از این رو می خواستند تنها با بررسی مسائل پولی تورم را علاج کنند. با وجود اینکه نمی توان اهمیت اثرات حجم پول را در تغییرات سطح قیمت ها منکر گردید ولی باید توجه داشت که پول اکثراً مانند پرده ای می باشد که مانع می شود ما به درستی و روشنی جریانات و فعل و انفعالات اقتصادی را که در پشت آن به وقوع می پیوندد، مشاهده کنیم. مردم کار می کنند و با کار خود کالا و خدمات تولید و خانه می سازند و مؤسسات به وجود می آورند و سپس کالا و خدمات را به فروش می رسانند. این قبیل کارها و هزاران امثال آنها فعالیت های حقیقی اقتصادی می باشند و پول فقط از طریق تسهیل مبادلات و خرید و فروش چرخ های ماشینی تولید و توزیع و مصرف اجتماع را روغن می زند زیرا پول معیار مشترک برای تعیین ارزش هزاران نوع کالا و خدمات بوده و وسیلۀ مبادلۀ آنها است و الا پول بدون در نظر گرفتن فعالیتهای فوق بذاته ارزشی ندارد.
افزایش قیمت ها در همۀ طبقات مردم یکسان اثر نمی کند و بیشتر به زیان افراد کم درآمد و بازنشستگان و صاحبان پس انداز کوچک می باشد و به طور کلی می توان گفت که غنی را غنی تر و فقیر را فقیرتر می کند و اگر مدت زیادی دوام پیدا کند سبب ایجاد نارضایتی عمومی و بروز اغتشاشات و اعتصابات و سرانجام متزلزل شدن حکومت ها و حتی ممکن است باعث سقوط آنها گردد.
تورم از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و اخلاقی اثرات نامطلوب دارد که ما ذیلاً به اختصار به پاره از مهمترین آن ها اشاره می نماییم :
هر یک از دولت ها برای جلوگیری از تشدید تورم بایستی در داخل کشور خود شرایط مناسب به منظور پیشرفت اقتصادی همراه با ثابت نسبی قیمت ها را فراهم آورده و برای هر کشور ضروری است با مطالعه و بررسی شرایط مخصوص آن کشور برنامۀ دقیق عملی به منظور تأمین هدف فوق تهیه و به موقع اجرا گذارد. و لذا راهنمایی های ما در اینجا می تواند فقط متضمن اصولی کلی و خطوط اساسی باشد. راهنمایی های ما در صورتی که هدف فعالیت های اقتصادی در کشورهای صنعتی تأمین اشتغال کامل و در کشورهای در حال توسعه تسریع رشد و توزیع عادلانۀ درآمدها و در کلیۀ کشورها بهبود محیط زیست و بالا بردن سطح رفاع عمومی باشد، شامل مسائل زیر خواهد بود :
تحصیل اطلاعات دربارۀ منابع طبیعی و مادی و نیروی انسانی کشور، تشخیص مسائل اجتماعی و اقتصادی کشور، انتخاب اولویت ها، درجه بندی الویت ها و سرانجام انتخاب سازمان ها و سیاست های صحیح و مناسب پولی، مالی و بازرگانی.
در عصر حاضر و با پیشرفت روز افزون علم و فناوری و هم چنین با به وجود آمدن دنیای مجازی، زندگی انسان ها شدیداً تغییر کرده است. هر کشور و جامعه ای زمانی به رشد و شکوفایی می رسد که اقتصاد آن پیشرفت کند و یکی از ضروریات این پیشرفت تجارت الکترونیک است. در تجارت الکترونیکی فعالیت های گوناگونی صورت می گیرد که می توان به مبادله سهام به صورت الکترونیکی، خرید و فروش کالا به صورت الکترونیکی، انتقال وجه، تحویل سریع کالا و … نام برد. با توجه به پیشرفت تجارت الکترونیکی یکی از مسایل مهمی که به وجود آمده است مربوط می شود به چگونگی انجام معاملات الکترونیک در بورس اوراق بهادار. انجام معاملات به صورت الکترونیک در بورس فواید بسیاری به دنبال داشته و باعث سرعت بخشیدن به عملیات، کاهش هزینه های مربوط به معاملات و رونق بورس شده است.
بازار منظم همان بازاری است که به بورس معروف است، زیرا این بازار یک بازار منظم برای اوراق بهادار است و جایی است که در بخش خود، گردش سهام و اسناد و مبادله آن ها از طریق خرید و فروش منظم صورت می گیرد و در آن، صرفا سهام و اسناد ثبت شده در گردش است، نه هر سهام و سندی؛ گردش آن ها تابع قوانین و برنامه های رسمی و در زمانی معین است. گردش و خرید و فروش سهام و اسناد در بازار بورس، به وسیله ی واسطه هایی متخصص است که در دفتر بازار ثبت شده است تا در این بازار، دلالان و مانند آن کار نمایند، زیرا آن ها به اجرای خواست مشتریان خود در خرید و فروش اقدام می کنند و گردش در آن علنی و آشکار و به صورتی که شنیده و خوانده شود، صورت می گیرد و گردش در آن، بدون این که تماس بین دلالان و مشتریان صورت گیرد، محقق می شود. هیئت رقابت متخصص بر عملکردهای بازار بورس نظارت دارد. به خاطر وجود این ویژگی ها در بورس می توان آن را یک بازار نمونه برای خرید و فروش سهام و اسناد مالی دانست. ازآن جا که بازار بورس تابع رقابت سخت است، امکان توافق سری و بروز رفتارهای غیر قانونی، مانند بازی با قیمت ها و سوء استفاده از اطلاعات بسیار بعید است.
برای اینکه بازار سرمایه توسعه یابد و رشد کند چندین عامل نقش دارد یکی از این عوامل که از بقیه مهم تر است این است که سرمایه گذاران و معامله گران کاملا با روش های تجزیه و تحلیل اوراق بهادار آشنایی داشته باشند و توان تحلیل گری خود را افزایش دهند. اگر تجزیه و تحلیل دقیق و درست باشد می توان جلوی ضرر و زیان ها را به نسبت زیادی گرفت و ریسک بازار سرمایه را کم کرد. یکی از عواملی که می تواند باعث تداوم در رشد بازار بورس شود این است که به مردم آموزش های لازم در مورد این تحلیل گری داده شود زیرا هر چه این آموزش و بینش بیشتر باشد می توان از رکود ها و افزایش حبابی قیمت ها جلوگیری کرد و معاملات را شفاف و روشن کرد و در نتیجه این امر باعث می شود که سهام داران انگیزه بیشتری پیدا کنند و حجم معاملات افزایش پیدا کند.
با توجه به نوآوری ها و پیشرفت هایی که در زمینه ارتباطات و رایانه به وجود آمده است این امکان فراهم شده که سفارشات الکترونیکی را در هر نقطه از جهان ثبت کرد و اطلاعات معاملاتی را فراهم کرد. این امکانات جدیدی که به وجود آمده باعث شده است که دیگر در بازارهای بورس و تالارهای معاملاتی دیگر نیازی به ارتباطات مستقیم و استفاده از شبکه های تلفنی نباشد. این سیستم به طور چشمگیری هزینه ها را کاهش داده و از ورود رقبا جلوگیری می کند.
برای اینکه بازار الکترونیک تحقق پیدا کند لازم است که تردیدها و نگرانی های سرمایه گذاران در خصوص معامله در این بازار رفع شود. به دلیل اینکه عوامل انسانی تا حدودی در این بازار حذف می شوند، نا امنی ها نیز افزایش می یابد. یکی از اشکالات مهم و جدی که نگرانی ها را افزایش می دهد نقایص فنی است. برای سرمایه گذارانی که به صورت آنلاین معامله می کنند، بزرگ ترین مشکل این است که آن ها درک مالی و تجربه کافی را ندارند. این عدم وجود تجربه ممکن است باعث شود که سرمایه گذاران موقع خرید سهام تحقیقات کافی را انجام ندهند و به اطلاعات و خبرهای ناموثق و بی اساس اعتماد کنند و در معرض خطر قرار بگیرند. سرمایه گذاری که می خواهد در بورس الکترونیک سرمایه گذاری کند باید بداند وارد یک بازار بی ثبات و بدون پشتوانه شده است.
برای آشنایی بیشتر با روانشناسی کار بهتر است این گونه آغاز کنیم که در عملکرد تولید بهبودی حاصل شود و بازده آن افزایش یابد، به نیروی انسانی احتیاج داریم که دارای سلامت فکری و نیروی خوبی باشند زیرا اقتصاد و صنعت هر جامعه ای با استفاده از نیروی فکر و ید کنترل و هدایت می شود. در عصر کنونی، جنبه های اجتماعی، اقتصادی و صنعتی با رشد زیادی همراه هستند و در این صورت نمی توان به مسائل روانی انسانی بی توجه بود و صرفا از طریق منطق مشکلات را حل کرد. تفکر، روان و عملکرد مدیران و کارکنان به عوامل محیطی اطرافشان و عوامل وراثتی تأثیر دارد. اگر مدیری به تفاوت هایی که در انسان ها وجود دارد بی توجه باشد به طور یقین شکست می خورد.
این علم شاخه های زیادی را شامل می شود که یکی از آن روانشناسی کار می باشد. می خواهیم شما را در چندین صفحه با این نوع روان شناسی بیشتر آشنا کنیم. پس در ادامه با ما همراه باشید. مطالبی که در این مقاله به کار رفته اند به صورت زیر می باشند :
روانشناسی کار شاخه ای از علم روانشناسی است که روانشناسان این رشته رفتار انسان ها را در مورد کارشان مورد مطالعه قرار می دهند. هدف روان شناسی کار شناسایی عواملی است که در رفتار انسان و کارش تأثیر می گذارد. تلاش محققان روانشناسی کار در جهت این است که نیاز ها و خواسته های عقلانی انسان ها را تأمین کنند و به ارزش های انسانی و رفاه جسمی و فکری او توجه شود. هدف روانشناسان کار تجزیه و تحلیل رفتارهای هیجانی و شناختی افراد در محیط کارشان است.
معمولا روانشناسی کار از جنبه نظری و عملی مورد مطالعه قرار می گیرد. تحقیقات و یافته هایی که در مورد روان شناسی کار صورت گرفته است مربوط به جنبه ی نظری آن می شود. زمانی که این یافته ها مورد استفاده قرار می گیرد و کاربرد پیدا می کند، جنبه ی عملی آن مطرح می شود. به طور مثال زمانی که از تست های توانایی نیروی انسانی استفاده می کنیم و به تفاوت های فردی در کار توجه می کنیم، جنبه ی عملی روانشناسی کار را مد نظر قرار داده ایم.
در عملکرد های شغلی افراد، تفاوت های فردی بسیار اهمیت دارند. زیرا این تفاوت های فردی است که نوع و نحوه کار افراد توسط آن تعریف می شود. در حال حاضر نظام های اداری و صنعتی روی راهنمایی های افراد بسیار حساس هستند زیرا کارکنان برای اینکه کار خود را به نحو احسن انجام دهند نه تنها باید توانایی لازم برای انجام آن کار را داشته باشند بلکه باید از نظر روانی نیز با کارخود هماهنگ باشند. زمانی این راهنمایی ها مسمر ثمر خواهند بود که به تفاوت های فردی افراد توجه شود و کار هر کس بر اساس استعداد و ویژگی های خاصش باشد. بی نظمی و هرج و مرج، خسارت های زیاد مالی و معنوی، خستگی، عدم رضایت و … زمانی رخ می دهند که کار هر کس بر اساس توانایی هایش نباشد و کار برای فرد دشوار باشد. عکس این قضیه زمانی اتفاق می افتد که کار در سطح پایین تری نسبت به توانایی های فرد باشد و بسیار ساده باشد در این صورت هواس پرتی، عدم تمرکز، خیال پردازی، کسالت و … رخ می دهد. اگر هر شخصی کاری متناسب با تواناییش داشته باشد، این رضایت نه تنها در محیط کار بلکه در محیط خانوادگی این فرد نیز اثر می گذارد و باعث ایجاد زندگی سالم برای او اطرافیانش می شود.
نگرش همان آمادگی انسان است که باعث واکنش های مختلف آن ها در برابر مسائل می شود. بعضی از افراد در برابر این مسائل واکنش منفی از خود نشان می دهند که باعث می شود مشکلات حادتر و شدیدتر شود اما در صورت واکنش مثبت راحت تر می توان مشکلات را پذیرفت. وقتی ما با نگرش کارگران آَشنا باشیم و بدانیم که آن ها در مقابل ساعت کاری، تشویق و تنبیه و حقوق چه نگرشی دارند به راحتی می توانیم حدس بزنیم که کار آن ها چگونه و میزان تلاش آن ها چقدر خواهد بود. اگر ما بخواهیم پی به نگرش یک گروه ببریم در وحله اول باید آن گروه رابشناسیم پس لازمه برای پیش بینی یک نگرش، شناخت است.
انتصابات دفتر مرکزی شرکت
ریس دفترمدیریت:
خانم حسینی
خرید و فروش محصولات سنتی خاص هر شهرستان و روستاهای در سراسر ایران
شامل :
محصولات خاص کشاورزی
فراورده های دامی و کشاورزی
گیاهان دارویی و کوهی
نان و مواد غذایی ویژه هر منطقه و روستا
هماهنگی : 93 - 09154004190
قبول سفارشات خرید و فروش محصولات
با تضمین